۴۶. دلتنگی برای سرباز ولایت :
یک روز از خاکسپاری شهید صیاد شیراز ی می گذشت خانواده شهید ، بعد از نماز صبح خودشان را به بهشت زهرا رساندند . به مزار شهدا که نزدیک شدند ،با دیدن چند نفر که جلو می آمدند تعجب کردند ! محافظ های آقا بودند . وقتی خودشان را معرفی کردند ، اجازه عبور دادند .آقا بالا سر مزار ایستاده بود وزیر لب نجوا می کرد.
حیرت خانواده صیاد را که دید ،فرمود : دلم برای صیادم تنگ شده بود ! صیاد دوروز قبل از شهادت ، پیش آقا بود . روز تشیع با شکوه شهید هم آقا حاضر شده بود و تابوتش را بوسیده بود ، باز هم احساس دلتنگی داشت .
امیر ناصر آراسته هم رزم شهید صیاد شیرازی
+ نوشته شده در سه شنبه پنجم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 0:5 توسط آشنای غریب
|